آرتميس عزيزمآرتميس عزيزم، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

@@ عشق و زندگي = آرتميس @@

jojo

عزيز دلم حيفم اومد اين دوتا عكسو نزارم اينقدر كه اكتيوي ( عكس هاي به جا مانده از اسباب كشي )  ينم يه نمونه از تمركز حواس شما يعني اين تمركزت منو كشـــــــــتــــــــــه   خود كشي كردم كه يه نيم نگاهي بكني اما ..... دانشــــــــمند من داشتي روي اين خرگوش كوچولو چه آزمايشي ميكردي   ...
11 خرداد 1392

آرتمیس وبابا کامبیز

اینم چندتا عکسم با بابا که سعی میکنم انگشتای پامو بگیرم   واینم دومیش که بازم تو بغل بابا نشیدم واینجا موفق شدم انگشتم بگیرم واینم یکی دیگه که صدام زدن منم نگاه کردم  واین که کاملا ً دارم عکاسو تماشا میکنم اینم چندتا عکس  بود از مسافرت عید که ادامشو بعدا میبینید ...
11 خرداد 1392

ارتمیس کوچک وآرتمیس بزرگ

آرتمیس کوچولوی بابا ا اینم بیوگرافی  آرتمیس  بزرگ آرتمیـس یا آرتمیـز در لغت به معنی راست گفتار بزرگ است. او نخستین و تنها بانوی دریاسالار جهان است. تاریخ نویسان یونان او را در زیبایی و برجستگی و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار نامیده اند. آرتمیس Artemis نخستین زن دریانورد ایرانی است كه درحدود 2480 سال پیش فرمان دریاسالاری خود را از سوی خشایارشاه هخامنشی دریافت کرد. در سال ۴۸۴ پیش از میلاد فرمان بسیج دریایی برای شرکت در جنگ با یونانیان توسط خشایارشا هخامنشی صادر شد. آرتمیس فرماندار سرزمین کاربه با پنج فروند کشتی جنگی که خود فرماندهی آنها را در دست داشت به نیروی دریایی ایران پیوست. در این نبرد ایران موفق به تصرف آ...
10 خرداد 1392

نوشته هاي مامان

عزيــــــــــــــز دلـــــــــــــم فدات بشم كه زود به زود كارهاي جديد ياد ميگيري اين روزها وقتي برات اتل متل ميخونم تو هم با دستهاي كوشولوت  روي پاهات ميزني ووووووي يعني اون موقع ميخوام بخورمت   طبق معمول اگه بخوام عكس بگيرم ديگه بازي نميكني آخه نفس من چرانميزاري عكس بگيرم موقع حرف زدن با تلفن هم برنامه همينه وقتي مامان جون اينها يا بابايي زنگ ميزنن قبلش خوب حرف ميزني ها (البته همون حرف زدن خودموني دددددد  بببببببب  و.....) اما وقتي گوشي رو ميگيرم جلو دهنت سايلنت ميشي اين ماژيك بي چاره رو كردي تو دهنت  رضايت هم نميدي كه درش بياري     از زواياي مختلف هم تستش ميكني  ...
6 خرداد 1392

مادرانه

  هر روز عاشقت می شوم     به هرکسی که می رسی ، می گوید :   آدم فقط یکبار عاشق می شود ..   دروغ است … تو باور نکن … مثلا خود من     هرروز ، دوباره ، عاشقت می شوم …  (مامان هاجر)         ...
6 خرداد 1392

برداشتن نخ دندان

سفيد برفي خاله  روز به روز خواستني تر ميشي  ديروز داشتم باهات بازي ميكردم مثلا ميخواستم بخورمت چهادستو پا تند تند ميرفتي كه يه دفعه وايسادي سرتواز نيمرخ گذاشتي روي بالش يه خنده نازي تحويلم دادي   واااي منم گرفتمت حسابي چلوندمت  متاسفانه عكسي از اين لحظه ندارم ( نه اينكه اجازه ميدي خيلي عكس بگيرم   )   يه چشمه از كارهات اينه كه بري تو آشپزخونه و به همه جا سرك بكشي تازه هنوز نميتوني راه بري فكر كن اگه راه بيفتي چـــــــــــــه شـــــــــود اينجا ميخواستي بري توي آشپزخونه كه من دوربين به دست دنبالت بودم شماهم كه دقـيق وحساس  به دوربين     .....يه كمي بي خيال دوربيم ميشه ود...
6 خرداد 1392