آرتميس عزيزمآرتميس عزيزم، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

@@ عشق و زندگي = آرتميس @@

آرتميس بچه مثبت

1392/6/20 8:50
نویسنده : بابا کامبیز
471 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستهاي خوبم آرتميس كوچولو هنوز از مسافرت بر نگشته يه پست كوچولو از عكسهاي قبلي گذاشتم

اين همه مادر وخاله گراميمان از شيطنت هاي ما سخن ها گفتند مقصود پست اندر احوالات آرتميس 2 ميباشد اگر مشاهده نكرده ايد توصيه ميكنم حتما از آن پست بازديد به عمل بياوريد

به احتمال زياد باديدن آن پست با خود ميگوييد چه بچه  اي خدا به داد مادرش برسد با اين همه شيطنت اما اين پست را هم ببينيد وبعد قضاوت كنيد

ما اهل تفريحات سالم نيز ميباشيم بدين گونه كه 

بعضي مواقع با عروسك خود مهربان ميشويم واورا در آغوش ميگيريم و به زبان خودمان چيزهايي ميسراييم

.

 niniweblog.com

.

 niniweblog.com

.

انگشتهاي مباركمان را يكي يكي ميبنديم وبراي خودمان شعري ميخوانيم كه احدي متوجه نميشود

ما چه ميفرماييم اما در اصل براي خودمان شعر لي لي حوضك ميخوانيم

خب تا آخر شب كه نميشود لي لي حوضك خواند پس تصميم كبري اي ميگيريم وبه سمت كتاب قصه مان ميرويم كه علاقه وافري به آن داريم

.

البته هميشه اينقدر آرام كتاب نميخوانيم

عزيز دلم كه اينقدر كتابتو دوست داري با اينكه چند تا كتاب ديگه هم برات گرفتم اما هميشه همينو انتخاب ميكني( حسني و شنگول و منگول ) والله زمان ما حسني يه حموم ساده هم نميرفت حالا نميدونم چي شده هم تميز شده هم پهلوون شده كه با شنگول ميره سراغ 
آقا گرگهمتفکرمتفکر 

 اينجا هم براي رفع خستگي پل ميزنيم

.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان عبدالرحمن واویس
20 شهریور 92 9:42
افرین خاله الهام خوب شد درنبودارتمیس هم به فکردلت بودی
ارتمیس جون عزیزم خوب شد این کارارو انجام دادی وگرنه خاله الهام معلوم نبود تابیای چه بلایی سرش بیاد
عزیزم کتاب خوندنتم خیلی باحاله


خب ديگه ياسي جونم بايد به فكر همه چيز بود
ميبيني خاله چه دخمل ماهي ام خاله جونم هم عاشق كتاب خوندن من شده
فاطمه
20 شهریور 92 9:44
سلام تونستید کلیپو ببینید؟
مامان تینا و رایان
20 شهریور 92 10:50
عزیییزم این افتاب بالانسو همه دوست دارن ظاهرا منم از رایان در این حالت عکس دارم..


آره گلم خيلي اين حركتش با حاله
الناز مامان طاها
20 شهریور 92 10:54
سلام خاله الهام دلتنگاين دخملي شما خيلي شيرينه هابازم خوبه كتاب قصه شو ميخونه،اكثر ني ني ها تو اين سن به جاي اينكه بخونن كتابه رو ميخورن







عزيزم ني ني ما چندين بار كتابو پاره كرده
بعضي مواقع نادر كتاب ميخونه در واقع شكار لحظه كردم
مامی ارمیا
20 شهریور 92 11:08
الهی بگردم . دلتنگ نباشی الهام جونی....




مرسي عزيزم دلتنگ كه ميشم اما به لطف دوستهاي خوبي مثل شما ديگه گريه نميكنم
خاله جون سارینا (عاشقانه هایم برای تو)
20 شهریور 92 13:18
خاله الهام خصوصی داری


گلم خصوصي برام نيومده كه .....
مامان آروین
21 شهریور 92 3:52
سلام خاله الهام عاشق معلومه که حسابی دلتنگ این پرنسس کوچولوی ماهمون شدی

ماشالله خیلی هم خوش ذوقید کلی خندیدم . راست می گید به خدا زمان ما حسنی ازاینجور کارا نمی کرد . قربون دخملی نا ناز با اون انگشتهای فسقلی کپلیش

ایشاله که بهشون خوش بگذره و زودی بیان که دلمون واسه این دخملی تنگیده شده




مرسي گلم دلم كه حســــــــــابي تنگيده

مرسي از لطفت گلم آروين جونو هم ببوسيد

مامان محمدرهام جون
21 شهریور 92 10:56
سلام

وای چه طولانی!!!جاشون سبز خاله الهام

آخه کجای این بچه شیطونه؟؟به این ماهی عسلی شیرینی فقط یه کم وروجکه همیننننننننننن


سلام
آره خيلي طولاني شده
بــــــــــــــله اصلا شيطون نيست
پست قبل رو هم بايد ميديديد
آرتميس ميگه مرسي خاله سمانه جونم از حماييتون
مادر منتظر
23 شهریور 92 19:13
سلام آرتمیس خانوم شیطون و کتابخون
و سلام خاله الهام مهربون

هنوز مشهدی آرتمیس؟ خوش به حالت عزیزم
زیارت قبول باشه خانومی

معلومه که من تفریحات سالمم بلدم خاله جون . حالا کجاشو دیدییییییی

خاله جون دیگه انتظارت کم کم به پایان میرسه و کوچولوی شیطون از راه میرسه. خودتو آماده کننننننننن


سلام گلم مرسي كه بهمون سر ميزني
بالاخره آرتميس جون از مسافرت برگشت
من كه آماده آماده هستم
مامان محمدحسین
24 شهریور 92 9:00
سلام
امیدوارم که جمعتون همیشه به گرمی جمع باشه و سایه تون بالاسرش باشه
به وبلاگ من سر بزنید شاید لوازمش به کارتون اومد
ضمنا به مرور زمان مرتب لوازمش اضافه میشه


سلام ممنون از لطفتون
حتما بهتون سر ميزنيم
الهام مامان علیرضا
24 شهریور 92 9:53
کارت درسته خاله
توانایی داری پس ازش استفاده می کنی! به همین سادگی
عاشق اون پل زدنت هستم


مرسي خاله جون
صبا خاله ی آیسا
30 شهریور 92 10:40

.عاااااااااااااااااااااااااااااااااشقتم


مرسي خاله جون منم عاششششقتم
مامان امیرعلی گلی
7 مهر 92 15:49
آخه کجایه این بچه شیطونه همه ی شیطنتا از خودته خاله جون شوخی کردم گلم
اموزش هنر دستی (عسل)
14 مهر 92 20:21
من میدانم شماعروسک و کتابتان را خیلی دوست میدارید قربانتان شوم که اینقدر شیطون و بامزه تشریف دارید