آرتميس عزيزمآرتميس عزيزم، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

@@ عشق و زندگي = آرتميس @@

شيطونك مامان

1392/8/6 11:44
نویسنده : بابا کامبیز
649 بازدید
اشتراک گذاری

ناز پري مامان عشق كتابهقلب

وقتي ميخواي ما برات كتاب بخونم خودت  ميري  كتابتو مياري  بعد هم بايد حتما بياي رو پام بشيني

اول پاتو ميزاري روي پام بعد هم با دستات آويزون ميشي به گردنم كه ميخواي بياي بغلم

.

 sfall6.gif

 .

 sfall6.gif

 .

 sfall6.gif

 .

  sfall6.gif

اينجا هم داري با لگوهات بازي ميكني  همه رو ميريزي بيرون بعد هم از كيف لگوها به جاي كوله پشتي استفاده ميكني

.

  sfall6.gif

.

و اما يه خرابكاري ديگه متفکرمتفکر

 

.

 مملو در محو وجود آگهي بازرگاني

.

 

فداي اون قدرت تمركزت بشم عزيزم كه از هر طرف صدات كنم  تمركزت بهم نميريزه 

هر چي صدات كنم نگاه نميكني مگه اينكه تموم بشه

.

 sfall6.gif

.

 

عروسكم داره با عروسكش تاب تابي ميكنه  اما فبلش بايد لباس عروسكشو مرتب كنه

.

 

ببين چه محكم عروسكشو گرفته كه نيفته خیال باطلخیال باطل

.

دختر ناز مامان از همه وسايلش به نحو احسنت استفاده ميكنه  اينم يكي ديگه از كار برد هاي رورئكسوال

 اين عكس ها مربوط به فبل ميشه  دختر مو طلايي مامانبغل

.

sfall6.gif

.

  sfall6.gif

.

داري قاب عكسو برميداري ببري توي خونه مدرنت

.

اينجا ديگه ميخواي بياي بيرون

.

 

اينجوري هم روروئك سوار ميشي 

.

 sfall6.gif

.

   sfall6.gif

.

 sfall6.gif

  .

 

 .
my” love” is non stop like ”sea”
its ”trust” like ”blind”
its”shine” like ”star”
its”warm” like ”sun”
its” soft” like ”flower”
AND
its ” beautiful” like ”u”

عشق مثل دریا هرگز متوقف نمیشه.

عشق مثل یه آدم کور اطمینان میکنه.

عشق مثل ستاره میدرخشه.

عشق مثل خورشید گرم میکنه.

عشق مثل گل ها لطیفه.

و

عشق درست مثل تو زیباست

 

زيباترينم    I LOVE  YOU

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

مامان روشا
6 آبان 92 12:07
عزیزم حسسسابی شیطون بلا شدی واسه خودت.
دست پیام بازرگانی درد نکنه که کوچولوها رو سرگرم میکنه..


قبلا حوصله ام سر ميرفت بابت پيام بازرگاني
ولي الان بايد منتظر باشم فقط پيام بازر گاني پخش بشه
البته دوست ندارم زياد هم تلويزيون ببينه
مامان امیرعلی گلی
6 آبان 92 16:09
وای خوشکل خاله چرا موهات نیست
فدات شم با این شیرین کاریات
کیف لگو به عنوان کوله پشتی چه خلاقانه


خاله جونم مگه پست قبل رو كامل نخونديد
قراره موهام پرپشت بشه
خدانكنه خاله جونم
ديگه ديگه ما هر روز يه مدل خلاقيت داريم
الناز مامان طاها
6 آبان 92 21:59
واي قربون شيطوني هات برم خاله جان




خدا نكنه خاله جونم


مامی ارمیا
7 آبان 92 10:46
خاله جون صورتت با این چهره جدیدخیلی بانمک شد عروسک کوچولو. ضمنا مراقب عروسکت باش تا نیفته عزیزم.
راستی خوش به حال مامان جونت که به کتاب علاقه داریحداقل چند لحظه ایا اینجوری آرومی خانوم خشگله


مرسي خاله مهربونم
عزيزم چند لحظه رو خوب اومدي يعني دقيـــــــــــقا فقط چند لحظه خودش سر گرم ميشه
بعدش بايد بياد من براش بخونم اونم چندين بار
maman amir
7 آبان 92 18:51
سلام خاله الهام جون وبم اپ عکسای اتلیه گل پسرمو گذاشتم دوست داشتی بیا که اپمممممممممممم.


حتما مارال جون پس بالاخره عكس هاي آتليه آپ شد
الهام مامان علیرضا
9 آبان 92 0:16
واااااااااااااااااااااااااااای فدای شاهزاده خانم آرتمیس
خاله دلم برات هزار هزار هزار تا تنگ شده بود
آخه کی تو رو به این حال و روز انداخته
موهات کو شازده خانم
هر کی این بچه رو به این روز انداخته خودش بگه که من
البته بدون مو هم خیلی خوشگلی عزیز خاله

وای که دیدن این کارهات چقدر منو یاد سال قبل علیرضا می ندازه
روزهای شیرینی بود
یادش به خیر


سلام خاله جون لفطا عصباني نشيد
ما هم دلمون واستون كلي تنگيده بود
عزيزم براي اينكه موهاش پرپشت تر بشه اينكارو كرديم
واقعا روزها خيلي زود ميگذره وخيلي زود بزرگ ميشن
مامان ایمان
9 آبان 92 2:24
سلام عزیزمممممممم چرا خاله جون کچلت کرده ناز نازیییییییییی


سلام خاله مهربون
آخه قراره موهام پر پشت بشه واسه همين كچل شدم
تنها
9 آبان 92 3:36
ماشاالله


مرسي گلم
آدرستونو ندارم
انسیه
9 آبان 92 14:25
موهات کو خاله
ای جااااااااااااااااااانم


خاله جون فرستادمشون برن غذا بخورن چاق بشن چله بشن
بعدش پر پشت تر بشن دوباره در بيان
الهام(مامان اميرحسين)
9 آبان 92 17:48
معلومه ميخواسته پسر بشه يهو نظرش عوض شده!!حالا هم كه موهاشو زدين كپي پسرا شده



اين جوري هم ميشه گفت
آخه واقعا بازيگوشه يعني
بازيــــــــــــــــگوش هاااااا

ارلا
11 آبان 92 9:38
پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.

دختر لبخندی زد و گفت ممنونم

تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..

حال دختر خوب نبود..

نیاز فوری به قلب داشت..

از پسر خبری نبود..

دختر با خودش میگفت :

میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..

ولی این بود اون حرفات..

حتی برای دیدنم هم نیومدی…

شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم..

آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید…

چشمانش را باز کرد..

دکتر بالای سرش بود.

به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟

دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.

شما باید استراحت کنید..

درضمن این نامه برای شماست..!

دختر نامه رو برداشت.

اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد.

بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود:

سلام عزیزم.

الان که این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام.

از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم

میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..

پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..

امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.

(عاشقتم تا بینهایت)

دختر نمیتوانست باور کند..

اون این کارو کرده بود..

اون قلبشو به دختر داده بود..

آرام اسم پسر را صدا کرد و قطره های اشک روی صورتش جاری شد..

و به خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نکردم…!




غمگين ولي زيبا بود
زهره مامان کیان
11 آبان 92 10:11
موهای دخملیمون کو‏؟
آرتمیس شیرین زبون خاله دلم برات تنگ شده بود؛
چقدر پست نخونده داشتما
میبوسمت آسمونی


خاله جون موهام پــــــــــــــر
آره ديگه خاله جون دير به دير بهمون سر ميزني
پست ها نخونده ميمونه
زهره جون كيان عزيزم رو هم ببوسيد
مامان تینا و رایان
11 آبان 92 12:33
ای وای دخملی رو بی مو کردین تو این سرما؟
وروجک ناز رو ببوسین..


آره ديگه
گذاشتيم هوا كه سر شد كچل كنيم
كه بتونه كلاه بپوشه
عزيزم شما هم تينا ورايان عزيزم رو ببوسيد
مامان محمدرهام جون
12 آبان 92 18:16
کچلتم خوشگله خانوم خانوما قربونت برم وورجک ناز
بوووووووووووووس


مرسي خاله مهربونم
خدا نكنه سمانه جون
شما هم محمد رهام گلم رو ببوسيد
مادر منتظر
12 آبان 92 21:51
سلام خاله الهام مهربون و مامانی گل آرتمیس جون

خاله الهام قبلا خیلی به ما سر میزدی . کم پیدا شدیا عزیزم؟

ماشاالله به این دخملی زیرک و شیطون . دخملی باید جلب باشه و مو رو از ماست بکشه بیرون , مثل آرتمیس.

مامانی من خودشیفته ام چون خیلی اعتماد به نفس دارممممممم دیگه , آخه خیلی خوشگلممممم.

خانومی شما خیلی با نمک شدیا .
با اون شیرین زبونیات.
میبوسمت گلم.


يه سلام از طرف خاله الهام
يه سلام ديگه از طرف مامان هاجر
مرسي عزيزم ان شالله ني ني شما هم زود زود و به سلامتي
به دنيا بيان
مامان امیرعلی گلی
13 آبان 92 15:54
خاله کجایی
بابا دلمون گرفت


چشم گلم زود زود ميام پيشتون
خاله ی آریسا
14 آبان 92 11:01
ای دخر شیطون
همه جوره نازی عزیزم


خب ديگه دختر بايد شيطون باشه
مرسي خاله جون
مامان کیان کوچولو
15 آبان 92 16:53
کچل خانوم خوفی؟؟؟؟

الهی بگردم شکلشو ....




خوفم خاله جون

مائده(ني ني بوس)
15 آبان 92 18:48
با مو بي مو خوشگلي خاله


مرسي خاله مهربونم
مامان سونیا
17 آبان 92 11:02
ماشالله به این دحتر با فرهنگ و کتاب دوست این عادت رو توی وجودش تقویت کنید تا اهل مطالعه بشه


مرسي خاله مهربونم
چشم حتما (البته ايننم بگما وقتي به يه كتاب گير بده
تا 10 بار براش نخونيم كوتاه نمياد)
ماجون
30 دی 92 14:26
پس موهات کو عزیزم بهما هم سر بزنhttp://www.niniweblog.com/images/smilies/smile_thum/25.gif
بابا کامبیز
پاسخ
الان ديگه تقريبا موهام در اومده خاله جون حتما بهتون سر ميزنم