آرتميس عزيزمآرتميس عزيزم، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

@@ عشق و زندگي = آرتميس @@

شيطون بلا

1392/4/4 8:48
نویسنده : بابا کامبیز
457 بازدید
اشتراک گذاری

 خب باز دوباره وقت اون رسيده كه از توانايي هام بگم :

1- يعني حتي فكرشم نميتونيد بكنيد كه من چه علاقه وافري به مداد ، خودكار ،ماژيك پيدا كردم

باهيچ ترفندي نميتونن منو راضي كنن كه بهشون خودكارمو حتي براي 3 ثانيه قرض بدم.

خب چيه مگه يه عـــــــــــالمــــــــــــــه خودكار تو خونه هست مامانم هم كه نميخواد باهاش چيزي بنويسه 

5 ثانيه يه بار ميگه دختـــــــــــرم نخور، تو دهنت نكن ، البته بگم ها اين مامان من هم كه كم نمياره سريع ميره يه چيزي مياره سر منو گول ميماله خودكارمو ميگيره

2- وقتي خاله جون يا مامانم مسواك ميزدن من كلي گريه كردم تا بالاخره مامان خانمي متوجه شدن من مسواك ميخوام يه بار هم قبلا رفتم از تو آشپزخونه نخ دندون برداشتم كه مامانم بدونه چقدر براي من مهمه كه دندونام سالم باشه ها.(خاله هاي مهربون شما كه حتما خودتون ديديد)

ماماني هم برام يه مسواك خريده بعدا عكسشو خاله الهام براتون ميزاره

niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

3- در چشم برهم زدني ميرم زير ميز واز اون طرف ميز در ميام البته بين خودمون باشه بيشتر وقتها هم ميخوام زير ميز بايستم كه ارتفاع ميز كمه وسرم به سقف ميخوره و صداي آژير امدادم بلند ميشه

4- وقتي همه ميخوان بخوابن من تازه يادم ميافته كه آهنگ هايي رو كه با خاله الهام تمرين كرديم رو بايد مرور كنم  خب آخه ميدونيد چيه طفلكي خاله الهام اين همه تلاش ميكنه نبايد نا اميد بشه 

حالا چه فرقي ميكنه ساعت 2 عصر باشه يا 12:30 نيمه شب من بايد به تلاشم ادامه بدم.

niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

5-يه چيز ديگه اينكه ديگه نميتونن منو تو بغلشون بگيرن مثل يه ماهي ليز توي دست مامان يا بابا وول 

ميخورم توي ماشين هم كه ميشينم ميخوام بيرونو ببينم ولي همش ميگن خطر ناكه

و حـــــــــــــالا وقتي چيزي رو ازم ميگيرن اين شكلي ميشم

.  

نازي خاله الهام همه تلاششو كرد كه يه دونه عكس از من وقتي كه گريه ميكنم بگيره اما خودتون ببينيد

.

اينجا داشتم براي خودم ني ناي ناي ميكردمniniweblog.com البته به روش خودم كه باز دوباره خله الهام با دوربين رسيد منم براش خنديدم چه ذوقي كرد خاله جون كه بالاخره يه بار خودم خنديدم و به دوربين هم نگاه كردم  اومد كلي من بيچاره رو چلوند البته همين جا تموم نشد بازم عكاسي

.

. 

يه كوچولو ميخواستم حركات موزونمو بيشتر كنمniniweblog.com ديدم احتمال سقوط هست بدون اينكه خم به ابرو بيارم خودمو كنترل كردماز خود راضیاز خود راضی

.

اينجا هم ديدم از آهنگ خوشم نمياد منم كه عمــــــــــــــــــــرا كم بيارم خودم دست به كار شدم

niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

.

اين خاله جون ما عـــــــــــــــاشق وقتيه كه من زبونمو در بيارم يا بخندم كه دندونام پيدا بشه يه جـــــــــــــوري منو ميچلونهبغل كه .....

.

 

 اي واي خاله الهام مگه من هر كاري ميكنم بايد سريع بياي بزاري تو وبمتفکروالا

.

 دفعه ديگه اين كارو نكن خاله ببين من چه شكلي شدم

واي خدا جونم ببينيد پاشو چطوري گذاشته روي اون يكي پاشخیال باطل

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

زهرامامانه ایلیا جون
2 تیر 92 17:56
اگر مهدی زهرا باز گردد / جهان آیینه اعجاز گردد سرم را پیش پایش می گذارم / که با خاک رهش دمساز گردد . . . ولادت امام زمان (عج) مبارک باد
خاله پارمیدا
2 تیر 92 18:40
اوخییییییییییییییییییییییییییی نی نیه بلا نیمه شعبان واسه شما هم مبارک باشه
مامان تینا و رایان
2 تیر 92 19:08
دوستای خوبم پسرم رایان تو مسابقه اسباب بازی wina baby شرکت کرده ...خیلی ممنون میشم برین بهش رای بدین...گل پسرم تو این عکس 5/5 ماهه است... http://www.wina.me/baby/index.php?option=com_easyblog&view=entry&id=28&Itemid=488 فقط کافیه روی ستاره کلیک کنید تا یه امتیاز ثبت بشه
معصومه
2 تیر 92 19:27
در انتظار ديدنت همه دلها بيقرارند ..... اي تک ستاره بهشت حسرت به دلمان نزار الهم عجل لولیک الفرج عید برشما هم مبارک دوست عزیز
فاطمه و فائزه ❤♫ ♥ زويشا ♥ ♫❤
2 تیر 92 19:32
ای کاش که همنشین گلها باشیم

از نسل بزرگ موج و دریا باشیم

ای کاش که در رکاب آقا یک تن

از سیصد و سیزده نفر ما باشیم













عيدميلاد گل نرگس بر شما و خانواده گرامي مبارك....شاد و سلامت باشيد







به به چشم ما به جمال خواهري ها روشن
الهام مامان علیرضا
2 تیر 92 19:33
قربون خنده هات خاله جون
زبونش و ببین
چه پست باحالی نوشتی الهام جون




مرسي عزيزم باحالي از خودتونه خخخخخخخخ
خاله ی آریسا
4 تیر 92 8:29
عزیزمممممم چه عکسای با نمکی حتماً خیلی شیرین شده که میچلونیش خاله


آره عزيزم خودش كه از توانايي هاش گفته چقدر آتيش ميسوزونه
ارلا
4 تیر 92 10:27
سلام مطلب جالبی بود
مامان محمدرهام جون
4 تیر 92 13:36
ایییییییییییی جون دلم ارتمیس بانوخیلی پست قشنگی بود مخصوصا عکس آخر که حسابی دل منو برد ،دیگه نبینم اشک این خوشگله رو در بیاریدهاااااااااااااااااااااا










چشم خاله مهربون



خاله جون عصباني شدي چرا
اخم نكن بت نمياد
اونوقت دلم تو رو نميخواد






















لیلا
5 تیر 92 9:46
ای جونم خوش خنده ماشاالله ماشااالله

wina baby


مرسي عزيزم
مریم (مامان ثناجون)
5 تیر 92 11:40
مرسی خاله جون که به من سر زدی بوسسس واسه ارتیمیس کوچولو


خواهش ميكنم گلم ثنا جونمو ببوسيد
مامان عبدالرحمن واویس
5 تیر 92 16:38
ارتمیس جونم کیف میکنم حال خاله الهامواینجوری میگیری

ارتمیس جون دوست دارم عزیزم منتظرحال گیریای بیشترت هستم


داشتـــــــــــــيم مامان خانم؟؟؟
دایی علی
6 تیر 92 1:05
برا دخملتون اسفند دود کنید اخه چشش میزنن چشا مردم شور نیست لیزریه


ممنون دايي مهربون
مامی ارمیا
6 تیر 92 12:16
چقد این فسقلیا کاراشون مثه همه .



قربونت برم خاله جون که اینقد شر و بانمکی




















دخمـــلی شکلکــــــــــــ
14 تیر 92 1:13
اینجا رو بخونید عزیزم............. http://pichak.net/blogcod/cod-music/
شقایق
14 تیر 92 17:31
فدای خندیدنت ایشالا همیشه لبت خندون باشه


ممنون خاله جون ان شالله لب همه خندون باشه